کد مطلب:53816 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:162

فرمانده سپاه











فرمانده سپاه كسی خواهد بود كه دستورات خدا و رسولش را بیشتر پذیرا باشد و دامانش پاك تر و بردباریش زیادتر باشد، دیر به خشم آید و زود پوزش را بپذیرد و به زیردستان مهربان و به گردنكشان تند و مصمم باشد.

علو روح، شجاعت قلب، شرف خانوادگی، و در عین مهربانی سنگیندل بودن و در حال گشاده رویی، مهارت داشتن ویژه ی نظامیان و نظامیگری و از خصوصیات افسر خوب

[صفحه 265]

است.

لازم است كه افسر دارای حسبی شریف و از خانواده ی نجیب و دارای پیشینه های درخشان باشد، افسری كه به سلاح و صلاح و نجابت مجهز شد در راه شكست دشمن دین از مهلكه ها نمی هراسد و كفن را برای رنگین كردن با خون خود به تن می كند، بی تردید این چنین افسری باعث افتخار می باشد.[1] .

سرهنگ ارتش باید بداند:

آن گاه كه در مقابل دشمن قرار می گیرد باید در قلب لشكر خود بایستد زیرا جایگاه فرمانده همچون جایگاه دل در پیكر است.

فرمانده نباید چنان به دشمن نزدیك شود كه آتش پیكار او را فراگیرد و چندان هم نباید از دشمن دور گردد كه گمان برند از میدان پیكار هراس كرده است.

این را باید بدانید كه:

سزاوار نیست قبل از آن كه دشمن را به خدا متوجه سازید، و حق را برایشان توجیه نمایید و به اطاعت و فرمانبرداری بخوانید، با آنان پیكار كنید، در این صورت راه عذرشان را بسته اید.

بسیار ممكن است، بدون به كار افتادن شمشیر، كار خصومت از طریق مذاكره پایان پذیرد، اگر كوششهای همه جانبه ی شما موثر واقع نشد آن وقت كار را به شمشیر بسپارید، كه تنها راه ختم قضایا خواهد بود.[2] .

فرمانده كارآزموده هرگز تازیانه را به جای شمشیر و شمشیر را به عوض تازیانه به كار نمی برد.[3] .

پیش از آن كه دشمن با شما به جنگ پردازد با وی جنگ نكنید و همین كه خصم در نبرد بر شما پیش دستی كرد، در این صورت او محارب خواهد بود و شما مدافع و دفع امر بر شما واجب است.

باید بدانید كه من به لشكریانم اجازه نمی دهم كه به دشمن دشنام بدهند و رهاكننده ی نخستین تیرها به سوی آنان باشند.[4] .

[صفحه 266]

اگر دشمن شكست خورد و فرار كرد، فراری را نكشید، زخم خوردگان و مجروحان را به قتل نرسانید و زنان را آزار ندهید، اگر چه شما را دشنام بدهند و نكوهش كنند. در طلوع اسلام، مسلمین از آزار زنان بت پرست كه دشمن را علیه مسلمانان تحریك می كردند منع شدند تا جایی كه اگر این دستورات به كار بسته نمی شد، مردم، خاطی و فرزندان آنها را، سرزنش می كردند.[5] .

در حكومت ما، رضای خدا بر هر چیزی پیشی دارد چون رضای او است كه همه را در همه جا و در همه وقت كفایت می كند از این رو در همه حال رضای خدا را در نظر بگیرید و از رضای غیر خدا پرهیز كنید.[6] .

فرمانده نباید صلحی را كه دشمن پیشنهاد می كند پس بزند ولی باید هوشیار باشد كه غافلگیر نشود، پس از صلح، دوراندیشی و مراقبت را به كار گیرد و از خوش بینی و آسودگی احتراز نماید.[7] فان العدو قارب لیتغفل، فخذ بالحزم.


صفحه 265، 266.








    1. عهدنامه مالك ص 929.
    2. شماره 12- از وصایای حضرت به معقل بن قیس ص 760.
    3. نامه 13 ص 763.
    4. نامه 14 ص 851- فیض الاسلام.
    5. نامه 14 ص 764.
    6. عهدنامه 27 ص 797.
    7. عهدنامه مالك ص 938 و 939 و 1018 فیض.